تست خزش (Creep Test)
پنج شنبه 4 / 2 / 1393 ساعت 17:18 | بازدید : 5795 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

تست خزش (Creep Test) معمولا به‌ صورت کششی انجام می‌ شود و نمونه‌ های تست نیز دارای شکلی مشابه نمونه‌ های تست کشش هستند. نمونه‌ های تست خزش کششی، مقطع گرد یا مستطیلی دارند ولی اندازه آن‌ ها استاندارد نشده است.

اندازه‌ های واقعی نمونه‌ ها به نوع ماشین تست بستگی دارد. ماشین‌ های تست خزش باید خصوصیاتی به شرح زیر داشته باشند:

الف) از قابلیت اعمال و حفظ نیروی کششی ثابت برخوردار باشند.

ب) باید کوره ‌ای مناسب برای حفظ دمای نمونه آزمایش در مقدار مورد نظر و در محدوده‌ ای بسیار نزدیک به آن را داشته باشد.

پ) وسایل لازم برای اندازه‌ گیری دقیق افزایش طول نمونه را دارا باشند.

اگر ماشین تست فقط برای اندازه‌ گیری اطلاعات مربوط به تنش تا گسیختگی مورد استفاده قرار گیرد، آخرین شرط قید شده، لازم نخواهد بود.

ماشین تست خزش کششی طوری طراحی می ‌شود که نمونه به ‌صورت قائم در آن قرار گیرد و معمولا نیروی محوری به گیره ‌های نمونه، توسط یک سیستم اهرم و بار مرده (آویختن وزنه) اعمال می ‌شود. یک نکته مهم این است که دمای نمونه در خلال آزمایش به‌ خوبی تحت کنترل قرار داشته باشد و علاوه بر این، دما در تمام طول نمونه یکنواخت باشد. روش متداول، استفاده از یک کوره مقاومتی استوانه ‌ای است که روی قاب ماشین کشش نصب می ‌شود و در امتداد قائم قابل جابه‌جایی است. کوره می ‌تواند در امتداد هادی خود به طرف بالا و پایین حرکت کند تا در مکانی مناسب، نمونه را در بر گیرد، یا به فاصله مناسبی از آن قرار گیرد به ‌طوری که گذاشتن و برداشتن نمونه آزمایش و همچنین تنظیم سیستم کرنش سنج امکان ‌پذیر باشد. کوره باید به مقدار قابل ملاحظه‌ای از طول نمونه آزمایش بلند تر باشد تا اطمینان از برقراری دمای یکنواخت در تمام طول نمونه حاصل شود.

در استاندارد انگلیسی 3500 (1969)، شرایطی که باید تست خزش در آن شرایط انجام شود، توضیح داده شده و بر تلرانس هر چه کوچک‌ تر دما تاکید شده است، برای انجام آزمایش تا 600 درجه سانتی گراد، باید دما ها تا حدود 2± درجه سانتی گراد ثابت نگه داشته شوند و برای محدوده 600 تا 800 درجه سانتی گراد، این مقدار 2.5± درجه سانتی گراد، و در دماهای بین 800 تا 1000 این مقدار 3± درجه سانتی گراد تعیین شده است. برای رسیدن به این شرایط، نه تنها باید کوره به دقت ساخته شود و توسط ترموکوپل کنترل شود بلکه باید وسایل اندازه‌گیری دما از دقت و حساسیت بالایی برخوردار باشند. کوره‌ هایی که برای آزمایش خزش مورد استفاده قرار می‌ گیرند، معمولا دارای چند ناحیه هستند، که هر یک از آن‌ ها می ‌تواند مستقلا کنترل شود و به این ترتیب افت‌ دما، که معمولا در دو انتهای استوانه کوره وجود دارد، جبران می ‌شود. در طول‌ گیج نمونه باید چندین ترموکوپل دقیق قرار داده شود. حساسیت وسایل اندازه‌گیری دما باید به ‌قدری باشد که تغییرات نیم درجه سانتیگراد، یا کمتر از آن را، اندازه‌گیری کنند.

در خلال انجام تست خزش، به استثنای آزمایش تنش تا گسیختگی، لازم است مقدار کرنش به دقت اندازه‌گیری شود. معمولا کرنش سنج‌ های به‌ کار رفته از نوع آیینه‌ ای هستند، که حساسیت اندازه‌گیری افزایش طول با دقت‌ 3-10 یا 4-10 میلی‌ متر را دارند؛ این دقت برای تست های خزش از نوع تنش تا گسیختگی، لازم نیست. میله‌ های انبساط، که از آلیاژهای مقاوم به دما ساخته می‌ شوند، نقاط اتصال نمونه را به کرنش سنج خارج کوره متصل می‌ کنند.  معمولا، حساسیت کرنش سنج‌ ها با مقدار کل ازدیاد طولی که می‌ توانند اندازه بگیرند، نسبت عکس دارد.

 بیشتر کرنش‌ سنج‌ هایی که برای تست های خزش به‌ کار گرفته می‌ شوند، دارای امکانات انتخاب مبدا اندازه‌گیری نیز هستند، لذا، می‌ توان برد اندازه‌گیری آن‌ ها را تغییر داد و قرائت دقیق‌ تری برای افزایش طول‌ های بزرگ‌ تر به‌ دست آورد. اگر انتهای بازو های کرنش‌ سنج‌ ها به طرفین نمونه آزمایش متصل شود، ممکن است در قرائت طول مشکلاتی ایجاد شود؛ اما می‌ توان بازو های کرنش‌ سنج را در محدوده‌ ای خارج از قسمت اندازه‌ گیری با استفاده از تیغه‌ های تماس لبه تیز به گیج متصل نمود. اتصالات باید بسیار محکم باشند تا ضمن آزمایش، محل آن‌ ها تغییر نکند، به‌ ویژه اگر لازم باشد که آزمایش در دما های خیلی بالا انجام شود. به هر حال زیاد محکم کردن گیره‌های لبه تیز، روی نمونه می‌تواند فرورفتگی‌ هایی ایجاد کند که نهایتا رفتار نمونه تحت آزمایش را تغییر می‌ دهد. در روش دیگر، کرنش‌ سنج‌ ها به شانه‌ هایی که خارج از قسمت اندازه‌گیری نمونه قرار دارند متصل می‌ شوند (شکل روبرو). از آنجا که سطح مقطع نمونه آزمایش از قسمت میانی تا نقاط اتصال روی شانه‌ ها در یک فاصله کوتاه به مقدار زیادی تغییرات دارد، مقدار افزایش طولی که  روی شانه‌ها ایجاد می‌شود ناچیز است.

 

روش اتصال بازوهای کرنش‌سنج به دو شانه نمونه آزمایش خزش

چنانچه نقاط اتصال، نزدیک به لبه شانه‌ های نمونه باشند در این صورت افزایش طول اندازه‌گیری شده، نمایش تقریبا دقیقی از افزایش طول متناظر با طول قسمت گیج نمونه خواهد بود؛ به عبارت دیگر با ازدیاد طول قسمت موازی نمونه آزمایش، که بین دو شانه واقع است، برابر خواهد بود. با این طریقه اتصال، بازو های کرنش‌سنج به‌ طور محکم بسته می‌ شوند بدون این که خطر ایجاد اثر منفی روی طول سنجه نمونه وجود داشته باشد.

در یک تست خزش ابتدا نمونه همراه با ترموکوپل و کرنش‌ سنج متصل به آن تا دمای انجام آزمایش گرم می‌شود و سپس بارگذاری انجام می‌ شود. نیرو باید بتدریج افزایش یابد و ازدیاد طول ناشی از افزایش بار، تا رسیدن به تنش اسمی، باید ثبت شود. ثبت نتایج به‌ منظور تعیین مقادیر نسبی کرنش الاستیک و پلاستیک در آغاز بارگذاری ضروری است. پس از آن که تغییر شکل پلاستیک اولیه ناشی از اعمال بار به پایان رسید، کرنش‌ های اندازه‌ گیری شده در فواصل منظمی از زمان، ثبت می‌ شوند. فواصل زمانی بین اندازه‌گیری‌ ها، بستگی به آهنگ خزش دارد. شرایط عمومی انجام تست خزش، در استاندارد انگلیسی 3500، قسمت‌ های 1 و 3 (1969) آمده است.

 

تعیین کرنش پلاستیک اولیه

 

تست کشش- گسیختگی

ویرایش
 
 
 
 

اگر زمان تا شکست، برای دما و تنش بخصوصی مورد نظر باشد ولی نمایش تغییرات کرنش خزشی ضروری نباشد، می‌ توان تعدادی نمونه را به‌ طور همزمان در یک ماشین آزمایش نمود؛ به این ترتیب از نظر اقتصادی در استفاده از ماشین‌ های تست خزش مقداری صرفه‌ جویی خواهد شد. در این گونه موارد تعدادی از نمونه‌ های آزمایش را می‌ توان در امتداد یکدیگر به‌ صورت یک رشته بلند در داخل کوره قرار داد و بار مورد نظر را اعمال نمود (شکل روبرو).در این آزمایش، مانند دیگر تست های خزش، به هر نمونه یک ترموکوپل مستقل مربوط می‌ شود.

 

رشته‌ای از نمونه‌های آزمایش برای آزمون تنش- گسیختگی

 دمای آزمون باید در حدودی که در بخش تست خزش بیان شد، کنترل شود. اگر یکی از نمونه‌ های آزمایش بشکند، بر تمام نمونه‌ های باقیمانده بار وارد خواهد شد. دستگاه معمولا طوری تنظیم می‌ شود که با آزاد شدن بار به علت شکستن یکی از نمونه‌ ها، یک میکروسویچ عمل کرده و کوره و ساعت اندازه‌ گیری زمان را خاموش نماید؛ سپس می‌ توان قطعه شکسته شده را برداشت و آزمایش را برای قطعات باقیمانده ادامه داد. بنا بر استاندارد انگلیسی 3500 لازم است که زمان تا گسیختگی با دقت 1± درصد اندازه‌گیری شود.

این واقعیت که تست خزش فرآیندی بسیار طولانی است این مفهوم را می‌ رساند که آزمایشگاه تست خزش نیاز به تعداد بسیار زیادی تجهیزات دارد، شاید حدود صدها ماشین تست خزش در یک آزمایشگاه لازم باشد؛ لذا آزمون خزش بسیار پر هزینه است، هم به خاطر هزینه بالای خرید ماشین‌ آلات و هم به خاطر فضای مورد نیاز. بنابراین، میزان صرفه‌ جویی اقتصادی، زنجیره کردن نمونه‌ ها و انجام آزمون با یک ماشین را به‌ خوبی توجیه می‌ کند.

 

آزمون رهایی تنش

ویرایش
 
 
 
 

اساس آزمون رهایی تنش، تحت تنش قرار دادن نمونه است به‌ طوری که در آن تا مقدار از پیش تعیین شده‌ ای کرنش ایجاد شود. سپس کرنش در سطح مشخصی ثابت نگهداشته می‌ شود و تغییرات تنش با زمان ثبت می‌ شود. مانند آزمون خزش، کنترل دقیق دما لازم است. در این آزمون، نمونه و ترموکوپل‌ های متصل به آن، داخل کوره و درون یک چهارچوب صلب تحت کشش، قرار می‌ گیرند. وقتی نمونه به دمای موردنظر می‌رسد (دما مرتبا کنترل می‌شود)، با پیچاندن پیچ کشش یک انتهای چهارچوب، مقداری کرنش کششی در نمونه ایجاد می‌ شود. نیروی کششی اعمال شده را می‌ توان اندازه‌گیری کرده و تغییرات آن را با گذشت زمان ثبت نمود و یا نشان داد. در استاندارد 3500، قسمت 6 (1969) مقرراتی که باید به‌ طور کلی در انجام آزمون‌ های رهایی تنش مراعات شود، ذکر شده است.

 

ارزیابی نتایج آزمون خزش

ویرایش
 
 
 
 

نتایج آزمون خزش تا حدودی دارای پراکندگی است و عاقلانه نیست که برای یک دما و تنش بخصوص، فقط به نتایج تنها یک آزمون اکتفا شود؛ بنابراین، می‌ توان گفت که برنامه‌ ریزی و انجام تست خزش بسیار پر هزینه است و علاوه بر این انجام آن نیاز به زمان طولانی دارد. برای به‌ دست آوردن تصویر کاملی از مشخصات خزشی ماده، به‌ ازای هر ترکیبی از تنش و دما، انجام چندین آزمون و ثبت نتایج آن لازم است. با وجود این، حتی اگر هر ترکیبی از ویژگی‌ های خزشی ماده در دوره‌ های نسبتا کوتاه 1000 یا 10000 ساعته در دسترس باشد، بسیار مشکل است که عملکرد خزشی آن ماده را در یک دوره طولانی از عمر ضمن خدمت، پیش‌ بینی کرد. برای مثال، عمر قابل انتظار یک مولد بخاری نیروگاه می‌ تواند نهایتا به بیش از 20 سال برسد (حدود 200000 ساعت)؛ لذا ارزیابی چگونگی عملکرد قطعه در یک دوره طولانی از عمر خدمت آن، بر پایه برون‌یابی نتایج آزمون خزش مثلا 10000 ساعته، را نباید قابل اعتماد تصور نمود. موضوع قابل توجه دیگر این است که آزمون خزش رفتار ماده را در شرایط دما و تنش ثابت تعیین می‌ کند، در حالی که یک قطعه ضمن خدمت، ممکن است مرتبا در چرخه سرما و گرما قرار گیرد و بار متغیری نیز به آن اعمال شود. با وجود این نتایج آزمایش خزش را می‌ توان با اطمینان کافی برای مقاصد طراحی مورد استفاده قرار داد، مشروط بر این که شرایط کار شامل مقادیر نسبتا ثابتی از تنش و دما در دوره‌ های طولانی کار باشد و تناوب چرخه‌ های گرما و سرما کوتاه باشد. در غیر حالات یاد شده، داده‌ های تست خزش باید با احتیاط زیادی مورد استفاده قرار گیرند. غالبا استفاده از اطلاعات مربوط به قطعات و موادی که در شرایط کاری مشابه با قطعه مورد نظر به‌کار گرفته شده‌اند، نیز مفید است.

موضوعات مرتبط: آزمایش متالورژی مکانیکی , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


آزمایش برینل
چهار شنبه 1 / 2 / 1393 ساعت 19:55 | بازدید : 1504 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

آزمایش برینل

 

عنوان آزمایش :                                                

اندازه گیری سختی و قطر عرق چین

هدف آزمایش : اندازه گیری قطر عرق چین

وسایل آزمایش :

  • نمونه مورد آزمایش با جنس فولادی      
  • فرورونده فولادی سخت
  •  میکروسکوپ کوچک (ذره بین)                                      

 

شرح آزمایش :

فرورونده فولادی سخت را که به شکل کروی با قطر های 625/0 ، 25/1 ، 5/2 و 5و 10 ... می باشد   را توسط دستگاه  با نیروی 30 kg و زمان 10 ثانیه بر سطح نمونه فولادی می فشاریم .

 

 

بعد قطر ایجاد شده توسط فرورونده فولادی سخت را توسط ذره بین یا میکروسکوپ کوچک اندازه گیری می کنیم .

اندازه های بدست آمده را توسط فرمول زیر بدست می آویم .

 

 

 

نکته :

برای مواد سخت مثل فولاد ها ، چدن ها و آلیاژ های نیکل و کرم و .... نیرو برابر با 30 کیلو گرم می باشد .

برای آلیاژ های مس و آلومینیم و روی برابر با 10 کیلوگرم .

برای فلزات نرم مثل مس وآلومینیم برابر با 5 کیلو گرم .

 

موضوعات مرتبط: آزمایش متالورژی مکانیکی , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


آزمایش سختی راکول
چهار شنبه 1 / 2 / 1393 ساعت 19:54 | بازدید : 1703 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

 آزمایش سختی راکول

 

عنوان آزمایش :

اندازه گیری سختی فلز

هدف آزمایش : اندازه گیری سختی فلز

 

وسایل آزمایش :

  •    دو قطعه مورد آزمایش با جنس چدن و فولاد  سخت      
  •   دستگاه سختی سنجی راکول

          

شرح آزمایش :

 ابتدا نمونه را در محل مخصوص قرار داده و با استفاده از چرخانی که نمونه را روی آن قرار دادیم آن را به طرف بالا برده و به نوک مخروط الماسه می چسبانیم و عقربه کوچک روی صفحه مندرج را با خط بالای آن عمود می کنیم و سپس عقربه بزرگ را روی صفر تنظیم کرده واهرم جانبی دستگاه را رها کرده تا سپس از حرکت که ثابت ماند اهرم را به جای اول باز میگردانیم و عددی که روی صفحه نشان داده شد به عنوان سختی انتخاب می شود و این کار را سه بار انجام می دهیم و سپس سه عدد بدست آمده را با هم جمع می کنیم و میانگین آن را بدست می آوریم .

 

 

در زیر دو نمونه متفاوت وجود دارد که یکی را با راکول B و دیگری را با راکول C سختی سنجی کرده ایم .

1-      نمونه چدنی  : با استفاده از راکول B که نیروی اعمال شده برای آن 100 kg می باشد و نوک راکول بصورت کره می باشد . با ر اول سختی بدست آمده 68 ، بار دوم 5/70  و بار سوم 5/70می باشد که میانگین آن 69 می باشد.

نمونه ای از جنس فولاد سخت : با استفاده از راکول C که نیروی اعمال شده برای آن 150 kg  می باشد چون نمونه سخت می باشد نیروی بیشتری برای آن لحاظ می شود و نوک راکول بصورت مخروط الماسه می باشد و اعداد بدست آمده از آن به ترتیب 35 و 21 و 5/21 می باشد که میانگین 8/25 می باشد .

 

موضوعات مرتبط: آزمایش متالورژی مکانیکی , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


آزمایش سختی ویکرز
چهار شنبه 1 / 2 / 1393 ساعت 19:53 | بازدید : 1228 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

آزمایش های آزمایشگاه متالورژی مکانیکی

 

 آزمایش سختی ویکرز

اندازه گیری سختی فلز

عنوان آزمایش :

آزمایش سختی ویکرز

هدف آزمایش : اندازه گیری درصد سختی فلز

 

وسایل آزمایش :

  •    قطعه فولادی                         
  •   دستگاه سختی سنجی

 

شرح آزمایش :

برق دستگاه را وصل کرده ، نمونه را روی صفحه مخصوص دستگاه قرار می دهیم و سپس بوسیله میله چرخان

 نمونه را بالا آورده و با نوک دستگاه مماس می کنیم  و نمونه را به نوک الماسه می چسبانیم بعا تایمر را روی

20 ثانیه تنظیم می کنیم . نیرو اعمال شده 30 می باشد .  

 

 

دو دکمه بر روی دستگاه وجود دارد . به نام start , dwell   دو دکمه را با هم فشار می دهیم و هر موقع دکمه dwell روشن شد دکمه ها را رها می کنیم و سپس با میکروسکوپی که در دستگاه وجود دارد می توانیم اثر قطعه که به صورت لوزی می باشد در صفحه مدرج دستگاه مشاهده کنیم .

 

بزرگنمایی دستگاه 100 می باشد و قطر بدست آمده 26/0 می باشد و از رابطه ی زیر سختی آن را حساب می کنیم .

 

 

موضوعات مرتبط: آزمایش متالورژی مکانیکی , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


آزمایش کشش
چهار شنبه 1 / 2 / 1393 ساعت 19:53 | بازدید : 1341 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

آزمایش کشش

عنوان آزمایش :                                               

اندازه گیری درصد کشش

هدف آزمایش : اندازه گیری درصد کشش

وسایل آزمایش :

  •  نمونه مورد آزمایش (نمونه فولادی)   
  • ماشین یونیورسال کشش
  •  رایانه                                       

 

شرح آزمایش :

 نمونه را بین دو فک دستگاه قرار می دهیم و با استفاده از رایانه قطر نمونه را وارد می کنیم (به قطر 20 میلی متر)

طول نمونه 200 میلی متر می باشد . سرعت دستگاه 10 می باشد بعد از وارد کردن اطلاعات مورد نظر روی  start کلیک می کنیم تا دستگاه شروع به کار نماید.

 

 

 

 

پس از پایان کار دستگاه بر روی صفحه رایانه نمودار آن رسم می شود واین اطلاعات حاوی این آزمایش که از طریق رایانه بدست آمده است .

 

موضوعات مرتبط: آزمایش متالورژی مکانیکی , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


کار سختی
چهار شنبه 1 / 2 / 1393 ساعت 19:37 | بازدید : 1615 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

    کار سختی

پس از آنکه تیلور در سال 1934 میلادی، تئوری کلی خود در مورد کار سختی ارائه داد، تلاش‌ها برای تشریح مکانیزم های لغزش و اندرکنش نابجایی‌ها در فرآیند کار سختی با شدت بیشتری آغاز گردید. پس از آن، آزمایشات فراوانی برای رسم دقیق منحنی تنش ـ کرنش در فلزات مختلف، صورت گرفت و همچنین تاثیر پارامترهای مختلف از جمله دما، نرخ کرنش، اندازه دانه، جهات بلوری (در تک بلورها)، ترکیبات آلیاژی و غیره بر روی شکل منحنی بررسی گردید. با توسعه و گسترش روش‌های مستقیم مشاهده نابجایی‌ها، که عمدتاً شامل میکروسکوپ‌های الکترونی عبوری (TEM) و حکاکی حفره‌ای (etch pit) می باشد، امکان بررسی دقیق تر چگونگی توزیع و آرایش نابجایی‌ها در حین تغییر شکل، میسر گردید. علاوه بر آن با مشاهده خطوط لغزش، اطلاعات با ارزشی در مورد مکانیزم‌های لغزش در طول تغییر شکل بدست آمد.


طبیعت منحنی تنش‌ـ کرنش
منحنی تنش‌ـ کرنش در فلزات مکعبی با وجوه پر (fcc) و آلیاژهای آن، غالبا شامل سه مرحله می‌باشد . مرحله I، تقریباً خطی و نرخ کار سختی (θІ) در آن، کم و مقدار آن برای فلزات هگزاگونال (hcp) تقریباً برابر 4-10 می‌باشد که G مدول برشی است. مرحله II نیز خطی و نرخ کار سختی آن تقریباً برابر 1/300 می‌باشد. این مقدار در یک فلز یا آلیاژ معین، تقریباً همواره ثابت بوده و به پارامترهای دیگر وابستگی خیلی کمی دارد. مقدار θІ بسته به جهت کریستالی متغیر خواهد بود، بطوریکه در مثلث استریوگراف، اگر جهات کریستالی نزدیک به گوشه‌ها و یا لبه‌های مثلث قرار گیرد، آنگاه مقدار θІ بیشینه خواهد بود. مقدار θIІ تنها به جهت کریستال بستگی دارد، بطوریکه مقدار آن در گوشه‌های مثلث استریوگراف نسبت به مرکز مثلث، بسیار بزرگتر است. وسعت دامنه مرحله I (لغزش آسان)، به جهات کریستالی، دما و ترکیب شیمیایی آلیاژ بستگی دارد. در مرحله III، نرخ کار سختی با افزایش کرنش، کاهش می‌یابد و با کاهش دما، مقدار تنش شروع مرحله III، افزایش می‌یابد. در سال‌های اخیر، با انجام آزمایشات مختلف بر روی انواع تک کریستال‌های فلزات bcc با خلوص بالا و فلزات hcp، مشخص شد که منحنی تنش ـ کرنش این فلزات نیز با توجه به مقدار دما و نرخ کرنش، شامل سه مرحله کار سختی می‌باشند.

مات (Mott) در سال 1952 میلادی بیان نمود که در فرآیندهای کارسختی، مکانیزم سخت شدن در مرحله I فلزات fcc با مرحله لغزش آسان در فلزات هگزاگونال (hcp) مشابه می باشد. نرخ سخت شدن در مرحله I، کم است زیرا تنش برشی بحرانی در سیستم‌های ثانویه، بیشینه نبوده و در نتیجه لغزش ثانویه بسیار کم می باشد. سرعت سخت شدن خطی زیاد در مرحله II ناشی از فعال شدن سیستم‌های لغزش ثانویه می باشد. در حقیقت، مشاهده خطوط لغزش در مرحله II، نشان می‌دهد که شروع مرحله II با فعال شدن سیستم‌های لغزش ثانویه همراه می‌باشد. علاوه بر این، مشاهدات میکروسکوپ های الکترونی نشان می‌دهد که اکثر نابجایی‌های موجود در مرحله I، مربوط به سیستم لغزش اولیه می‌باشد. در مرحله II، چگالی نابجایی‌ها در سیستم‌های لغزش ثانویه، قابل مقایسه با سیستم‌های اولیه می‌باشد. مقدار کرنش پلاستیک به میزان لغزش در سیستم‌های ثانویه بستگی دارد. مطالعات پراش X- Ray که همراه با چرخش کریستال حول محور کشش می‌باشد، نشان می‌دهد که افزایش طول نمونه در اثر لغزش در سیستم اولیه بوده و سهم لغزش ثانویه در آن بسیار کم و در حد چند درصد می باشد. اخیراً، محاسبات دقیق مربوط به تغییرشکل کریستال‌های مس که تحت فشار و در مرحله II تغییر شکل داده شده‌اند، نشان می‌دهد که در حدود 35 تا 50 درصد از کل کرنش پلاستیک در نمونه، مربوط به سیستم‌های لغزش ثانویه می باشد. در واقع، مرحله دوم همراه با لغزش ثانویه است. در برخی از فلزات hcp مانند منیزیم، مرحله لغزش آسان در آنها نسبت به فلزات fcc، محدوده وسیعی از کرنش را در بر می‌گیرد و علت آن، این است که (در دمای اتاق و کمتر از آن) لغزش در صفحات غیر قاعده منیزیم نسبت به صفحات قاعده آن، به سختی رخ می‌دهد.

شروع مرحله III در فلزات fcc، همراه با لغزش متقاطع است. مشاهدات نشان می‌دهد که در این مرحله فرآیند بازیابی دینامیکی (Dynamic Recovery) رخ می‌دهد که طی آن نابجایی‌های پیچی مختلف العلامه موجود در صفحه لغزش اولیه، طی لغزش متقاطع یکدیگر را از بین می‌برند. اگر چه پدیده بازیابی دینامیکی، در فلزات fcc و آلیاژ آنها، به روشنی مشاهده شده است ولی این پدیده در فلزات bcc و در آغاز مرحله III مشاهده نشده است. مشاهدات حاصل از میکروسکوپ‌های الکترونی نشان می‌دهد که در نیوبیم، چگالی نابجایی‌های پیچی در مرحله III از مرحله II، کمتر است، یعنی بسیاری از نابجایی‌های پیچی در حین بازیابی دینامیکی و طی لغزش متقاطع از بین رفته است.

در این بخش، بطور خلاصه می‌توان گفت که منحنی کار سختی در کریستال های مختلف شامل سه مرحله می باشد. تفاوت مرحله II با مرحله I این است که در مرحله II، سیستم‌های لغزش ثانویه بیشتری فعال می‌شود و در مرحله III نیز فرآیند بازیابی دینامیکی رخ داده و طی آن نابجایی‌های پیچی، لغزش متقاطع نموده و از بین می روند. یک فاکتور مهم دیگری نیز وجود دارد که در مورد آن بحث خواهد شد. این فاکتور مربوط به آلیاژهایی همراه با ذرات رسوبی سخت و غیر قابل نفوذ می‌باشند، ذراتی مانند سیلیس، بریلیا و آلومینا که به روش اکسیداسیون داخلی در آلیاژهای Cu-Si، Cu-Be یا Cu-Al تولید شده است. آلیاژهایی که حجم کمی از ذرات رسوبی (f) دارند نیز سه مرحله منحنی تنش‌ـ کرنش را دارند. به ازای مقادیر کم f، سرعت سخت شدن در مرحله II آن، بسیار شبیه به سرعت سخت شدن در مرحله II مس خالص می باشد و تفاوت اصلی در شکل منحنی مرحله I می باشد که با افزایش ناخالصی، تنش تسلیم، افزایش و شکل منحنی در مرحله I بصورت پاربولیک (سهمی)، تبدیل و نرخ کار سختی اولیه، افزایش می یابد. مشاهده خطوط لغزش توسط میکروسکوپ الکترونی نشان می‌دهد که اکثر خطوط لغزش در مرحله I متعلق به سیستم لغزش اولیه می‌باشد در حالیکه در مرحله II دانسیته نابجایی‌ها در سیستم های لغزش اولیه و ثانویه با یکدیگر قابل مقایسه بوده و آرایش نابجایی‌ها در آن همانند آرایش نابجایی‌ها در مس خالص می باشد. در این آلیاژها، ذرات بعنوان یک مانع قوی در برابر حرکت نابجایی ها عمل کرده و اندرکنش بین نابجایی‌ها با این ذرات باعث تولید حلقه‌های نابجایی می‌شود. با تغییر در تعداد و اندازه ذرات، می‌توان روش‌های جامع و کاملتری از تئوری‌های کار سختی در مورد فلزات خالص و محلول‌های جامد بدست آورد. همچنین در کریستال‌های حاوی ذرات نفوذپذیز (Penetrable Particles)، منحنی تنش‌ـ کرنش نسبتاً مشابه با محلول‌های جامد خواهد بود.


مشاهدات خطوط لغزش
عکس‌های مربوط به تک کریستال‌ فلزات fcc و hcp که توسط میکروسکوپ الکترونی تهیه شده است، نشان می‌دهند که طول خطوط لغزش در مرحله I، زیاد (به عنوان مثال در مس طول این خطوط در حدود 600 میکرومتر است) و گاهاً تا اندازه قطر کریستال نیز طویل می‌باشند. در مورد کریستال‌های مس و مس‌ـ نیکل، طول خطوط لغزش و فاصله بین آنها در مرحله I تقریباً‌ ثابت است ولی ارتفاع خطوط لغزش با افزایش کرنش، افزایش می‌یابد. در پایان مرحله I، تعداد نابجایی‌ها به ازای هر خط لغزش به مقدار 20 تا 30 مورد افزایش می‌یابد و در مرحله II، این مقدار ثابت می‌ماند.
ارتفاع خطوط لغزش در کریستال‌های Zn20%ـCu، نسبتاً بزرگتر و بر طبق نظریه فوریه (Fourie) و ویلسدورف (Wilsdorf) (در سال 1959 میلادی)، تعداد متوسط نابجایی‌ها به ازای هر خط لغزش تقریباً برابر 100 می‌باشد. اخیراً با انجام مطالعات بیشتر در مراحل اولیه تغییر شکل آلیاژهای مس‌ـ آلومینیوم، نشان داده شده است که لغزش در طول باندهایی رخ می‌دهد که کل نمونه را می‌پیماید و این باندها شامل خطوط لغزشی هستند که دارای صدها نابجایی می‌باشند. مشاهدات حاصل از میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) در آلیاژهای Cu-Al نشان می‌دهد که تعداد نابجایی‌ها به ازای هر خط لغزش، بسیار زیاد می باشد. در فلز روی و کبالت در دمای 90 درجه کلوین، طول خطوط لغزش و فاصله بین آنها ثابت می باشد. در منیزیم در دمای اتاق، با افزایش کرنش، فاصله بین خطوط لغزش کاهش یافته ولی طول خطوط لغزش ثابت می‌ماند و هر خط لغزش تقریباً دارای 70 نابجایی می‌باشد. مطالعات گروه اشتوتگارت (Stuttgart) بر روی مس و آلیاژهای Cu-Ni، نشان می‌دهد که با افزایش کرنش در مرحله II طول خطوط لغزش کاهش می‌یابد.

در فلزات bcc، به دلیل لغزش متقاطع نابجایی‌ها، خطوط لغزش بصورت موجی بوده و طول خطوط لغزش نیز در آنها قابل محاسبه نمی‌باشد. علاوه بر آن، خطوط لغزش منفرد، از یکدیگر قابل تفکیک نمی باشد.

لازم به ذکر است که محاسبات مربوط به خطوط لغزش، برای مطالعه کامل نمونه چندان مفید نمی باشد، زیرا این محاسبات تنها مربوط به سطح کریستال بوده و از مشاهده سطح کریستال بدست می آید و امکان دارد که این نتایج با نتایج موجود در داخل کریستال متفاوت باشد، ولی در تئوری‌های کار سختی معمولاً فرض بر این است که خطوط لغزش مشاهده شده در سطح کریستال، بطور کافی رفتار آنها در داخل کریستال را نیز نشان می‌دهد. بنابراین، تردیدهای موجود در این مورد طبیعی می باشد. آزمایشات فوریه بر روی تک کریستال مس، به روشنی نشان می‌دهد که تغییر شکل در لایه‌های سطحی کریستال، با اندرکنش‌های داخل کریستال، نسبتاً متفاوت است بطوریکه طرح خطوط لغزش بدست آمده از این آزمایشات، رفتار کلی فلز را نشان نمی‌دهد. در آلیاژهای رسوب سخت شده، نتایج حاصل از توزیع خطوط لغزش در سطح کریستال و داخل آن، کاملاً متفاوت می باشد.

توزیع نابجاییها
تصاویر حاصل از فلزات و آلیاژهای متعدد، توسط میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM)، نشان می‌دهد که ساختارهای موجود در برخی از آلیاژهای مس مشابه حالت آن در فلز خالص بوده و این نتایج در آلیاژ Cu-Al همانند محلول‌های جامد می‌باشد. تصاویر حاصل از مس نشان می‌دهد که باندهای دوقطبی لبه‌ای اولیه، در مرحله I تشکیل شده و در شروع مرحله II این دوقطبی‌ها با نابجایی های ثانویه، برخورد و بصورت پیوسته موانع نابجایی‌ها را تشکیل می‌دهند.

ساختار مشخصه مرحله II، شامل فرشی (حصیری) از نابجایی‌های کم ‌و بیش موازی با صفحه لغزش اولیه و دیوار کوتاهی از نابجایی‌های تقریبا عمود بر صفحات لغزش می باشد. چگالی نابجایی‌های ثانویه در مرحله I، کم و قابل مقایسه با چگالی نابجایی‌های اولیه در مرحله II می‌باشد بطوریکه این دو چگالی تقریباً با هم برابر می باشند. ثانویه‌ها در نواحی که دانسیته اولیه در آن زیاد است، اتفاق می‌افتد. فرش نابجایی‌ها، شامل هر دو نابجایی اولیه و ثانویه بوده و اندرکنش بین آنها باعث تولید نابجایی‌های لومر ـ کاترل می‌گردند. تباین نوری (contrast) سیاه و سفید موجود در فرش نابجایی‌ها، در اثر چرخش فرش‌های مجاور هم در خلاف جهت یکدیگر حاصل می‌شود بطوریکه این تباین، ناشی از نابجایی‌های مختلف العلامه موجود در آنها می‌باشد. این فرش‌ها مشابه مرزدانه‌های با زاویه کم ناقص می باشد. ساختارهای مرحله I و II در نیوبیم نسبتاً مشابه هم می‌باشند.

در آلیاژهای Cu-Al، نابجایی‌ها در صفحات لغزش، قفل و محدود بوده و با افزایش مقدار Al، این محدودیت نیز بیشتر می‌گردد. در مرحله I، نابجایی‌های دوقطبی (Dislocation Multipoles) تشکیل می‌گردند که این نابجایی‌ها، مختلف العلامه بوده و بر روی صفحات لغزشی موازی مجاور هم، با یکدیگر جفت شده‌اند. در مرحله II، خطوط لغزش اولیه و ثانویه را می‌توان به روشنی توسط عکس‌های عبوری، متمایز و مشخص نمود. لغزش ثانویه در باندهایی اتفاق می‌افتد که در هر باند، لغزش روی یکی از صفحات ثانویه جزئی رخ می دهد. محاسبه چگالی نابجایی‌ها نشان می‌دهد که در مرحله I، اکثر نابجایی‌ها از نوع اولیه بوده و در مرحله II چگالی نابجایی‌های ثانویه تقریباً 1/3 چگالی نابجایی‌های اولیه در آن می باشد.

در مرحله I از منحنی کارسختی منیزیم (از نوع فلزات هگزاگونال)، نابجایی‌ها غالباً از نوع دوقطبی‌های لبه‌ای اولیه می باشند. مشاهده بخش‌های مختلف کریستال‌های مس و منیزیم، نشان می‌دهد که نابجایی‌های پیچی با انجام لغزش متقاطع در داخل حجم کریستال از بین رفته‌اند. احتمالاً وقتی دو نابجایی پیچی مختلف العلامه روی صفحات لغزش نزدیک به هم، به یکدیگر می رسند، اندرکنش آنها می‌تواند باعث لغزش متقاطع و از بین رفتن آنها گردد. به عبارت دیگر، در آلیاژهای Al10%ـCu، دوقطبی‌های پیچی نیز وجود دارند که در صفحات لغزشی خود، قفل شده اند و علت آن نیز به کم بودن مقدار انرژی نقص در چیده شدن این آلیاژها مربوط می‌شود که به طبع باعث مشکل شدن لغزش متقاطع می‌گردند و تاثیر مشابه آن در محلول های جامد مشاهده می شود که اتم های محلول در آن باعث افزایش تنش اصطکاکی می گردد.

در مرحله I آلیاژهای رسوب سختی، ساختاری کاملاً متفاوت مشاهده شده است. حلقه‌های پریزماتیک ضعیفی (همراه با بردار برگرز اولیه) توسط لغزش متقاطع در رسوب‌ها، تشکیل و خارج شده‌اند. این حلقه‌ها با قسمت پیچی نابجایی‌ها اندرکنش داده و به صورت مارپیچ (helice) تبدیل می شوند.

در آلیاژهای رسوب سخت شده مانند Cu-Zn نیز حلقه‌های اوروان و پریزمانیک یافت شده است. حلقه‌های اوروان و حلقه‌های ضعیف پریزماتیک در کرنش بیشتر (10درصد) و دمای 293 درجه کلوین، با نابجایی‌های پیچی واکنش داده و به صورت مارپیچ، تبدیل شده‌اند.

سیگر در سالهای 1963و 1965 میلادی، این نقد را بر استفاده از میکروسکوپ‌های الکترونی برای مطالعه آرایش نابجایی‌ها وارد کرد که باز آرایش (آرایش مجدد) آنها در طول آماده‌سازی نمونه می‌تواند رخ دهد که بدون شک برخی از این بازآرایش‌ها رخ می‌دهد. اسمن (Essman) برای کاهش امکان بازآرایش، نمونه را بعد از تغییر شکل و قبل از اینکه آن را به صورت ورق تبدیل کند، با ذرات نوترون، بمباران نمود. این کار باعث شد تا تفاوت بارزی در چگونگی توزیع نابجایی‌ها در بین نمونه‌های بمباران شده و بمباران نشده، آشکار شود. بطوریکه نمونه‌های بمباران شده، حاوی نابجایی‌های آزاد بودند و نابجایی‌های طویل در اثر تنش اعمالی به میزان نصف تنش تسلیم، بصورت شعاعی خم شده بودند. همچنین در آلیاژهای رقیق Cu-Al نیز مقداری از نابجایی‌های خم شده یافت شده است که در آنها، تنش اصطکاکی برای قفل کردن نابجایی‌ها به اندازه کافی وجود دارد.

نابجایی‌های آرایش یافته‌ای که با این روش مشاهده می‌گردد، مربوط به حالت تخلیه نشده (unloade) می باشد. یانگ (Young) و شریل (Sherrill) در سال 1967 میلادی، با استفاده از تکنیک بورمن (Borrmann) در عکسبرداری با X-Ray، نشان دادند که در مس، چه در حالت تخلیه شده و چه در حالت تخلیه نشده، آرایش یافتن نابجایی‌ها، درست در زیر تنش تسلیم نسبتاً مشکل می‌باشد. به خصوص که با تنش اعمال شده، نابجایی‌ها پیچ می‌خورند، در حالی که در حالت تخلیه نشده، مقدار پیچش بسیار اندک می باشد. آزمایشات مشابهی توسط کرامپ (Crump) و یانگ (درسال 1968 میلادی) انجام شد، ولی با استفاده از میکروسکوپ‌های الکترونی نشان داده شد که مقادیری از بازآرایش، هم در بعد از تسلیم و هم در تنش‌های نسبتاً کم مرحله I نیز رخ داده است ولی در تنش‌هایی در حدود 0.5 کیلوگرم بر میلی متر مربع مقدار بازآرایش بسیار ناچیز بود. موغرابی (Mughrabi) در سال 1968 و 1971 میلادی، آزمایشات مشابهی را بر روی مس که در دمای 78 درجه کلوین و در مرحله I و II، تغییر شکل داده شده بود، انجام داده و مشاهده کرد که نابجایی‌ها در مرحله I به سمت بیرون، خم و در مرحله II نیز مجتمع (pile up) شده بودند که مقدار انحناء در آنها به مقدار تنش اعمالی بستگی داشت. وی مشخص کرد که در مرحله II و در حالت تخلیه نشده (unloaded)، مقدار قابل توجهی از نابجایی‌ها، آرایش مجدد یافته و همچنین در اثر تنش اعمالی، مقدار زیادی از آنها، مجتمع (pile up) شده بودند.

مطالعات حکاکی حفره ای در تک کریستال‌های مس و نقره، نشان می دهد که نابجایی‌ها در طول باندهای لغزش اولیه، در مرحله I و آغاز مرحله II، بوجود آمده اند. امتداد برخی از نابجایی‌های اولیه، بخصوص در نزدیکی باندهای تغییر فرم، در جهت عمود بر صفحات لغزش اولیه (لغزش پلی گونیزاسیون، glide polygonisation) می باشد. این مشاهدات نشان می دهد که در مرحله I، چگالی نابجایی‌های اولیه نسبت به جنگل نابجایی‌ها بسیار بزرگتر است ولی با عبور از مرحله I حرکت به سمت مرحله II، چگالی نابجایی‌های اولیه با چگالی نابجایی‌ها در مرحله II، قابل مقایسه است.

موضوعات مرتبط: آزمایش متالورژی مکانیکی , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سختی فلزات(روش راکول)
چهار شنبه 1 / 2 / 1393 ساعت 19:28 | بازدید : 1604 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

عنوان آزمایش:

سختی فلزات(روش راکول)


هدف آزمایش:

دستیابی به سختی فلزات وطرز کار با دستگاههای سختی سنج

وسایل آزمایش:

دستگاه سختی سنج- یک قطعه کار(نمونه)

تئوری آزمایش:

درسختی راکول ابتدا یک ،بار اولیه به اندازه  kg20 به نوک فر رونده اعمال شده وپس از تنظیم صفر دستگاه ،بار نهایی اعمال می شود ومقدار اختلافی که فرورونده در هر دو حالت اعمال می کند مقدار سختی به دست می آید.

شرح آزمایش:

ابتدا قطعه مورد نظر را در محل سنجش قرار می دهیم بعد نوک فرو رونده رابه قطعه کار نزدیک می کنیم در مرحله بعدعقربه دستگاه را تنظیم کرده وبار مورد نظر را اعمال  می کنیم سپس اهرم دستگاه رها می کنیم. با این کار نیرو به قطعه کار وارد می شود  وصفحه مندرج دستگاه عدد سختی قطعه را نشان می دهد .



نتایج آزمایش:

در راکول C

جنس نمونه :چدن

مقدار نیروی اعمال شده KG150

مقدار سختی به ترتیب   19- 21- 20

در راکولB

جنس نمونه:چدن

میزان نیروی اعمال شده KG100

مقدار سختی به ترتیب    77-90-76

در راکولC

جنس نمونه :فولاد ساختمانی

میزان نیروی اعمال شده KG150

مقدار سختی به ترتیب    22-5/26-12

 

موضوعات مرتبط: آزمایش متالورژی مکانیکی , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 صفحه بعد

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
نویسندگان
نظر سنجی

سطح وبسایت چطوری در نظر میگیرید

خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد


خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید



تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان Special reference Metallurgy و آدرس metallurgyy.lxb.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 384
:: کل نظرات : 16

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 8
:: تعداد اعضا : 955

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 15
:: باردید دیروز : 2
:: بازدید هفته : 17
:: بازدید ماه : 3162
:: بازدید سال : 10113
:: بازدید کلی : 142419